کتاب «مهر و آتش» به چاپ دوم رسید

کتاب «مهر و آتش» به چاپ دوم رسید
کتاب «مهر و آتش»؛ رویارویی اسطوره‌های آیین مهر و مزدیسنا در شاهنامه نوشته زند‌ه‌یاد مهرداد اوستا به اهتمام بهروز ایمانی توسط سوره مهر منتشر شد.
شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۵
کد خبر :  ۱۰۹۹۳۳

کتاب حاضر، از آخرین آثارى است که از زنده‌یاد مهرداد اوستا به جا مانده و چنان که از نام کتاب برمى‏‌آید، در بردارنده مطالب‏ و نکاتى پیرامون شاهنامه فردوسى است.

در ابتداى کتاب، معرفى مختصرى از زندگى اوستا، سالشمار زندگى و فهرست آثار وى آمده است.

محور اصلى ١٢ فصل کتاب، پژوهش‌هایى درباره شاهنامه است. در کنار آن مطالبى نیز درباره‏ اساطیر هند و چین و موضوعات فرعى دیگر دیده می‌‏شود که پیوسته‏ و وابسته به موضوع اصلى کتاب است.

در این نوشته‏‌ها کمبودها و نارسایى‏‌هایى به چشم می‌خورد که گمان می‌رود استاد اوستا به‏ بازخوانى و بازبینى آن‌ها مجال نیافته است. دنباله بعضى از مقالات از جمله «حماسه باشکوه»، «یوى بزرگ» گسسته شده است و گردآورنده کوشیده تا این گسیختگى‏‌ها را با مراجعه به منابع مربوط پیوند دهد و تکمیل کند.

زنده‌یاد مهرداد اوستا در کتاب «مهر و آتش» (رویارویی اسطوره‌های آیین مهر و مزدیسنا در شاهنامه) می‌نویسد: «فردوسی، ستاینده زندگی، زیبایی و کرامت‌های انسانی است که در چشم او، زندگی و زیبایی هر دو به یک معنی همانا کرامت انسانی است و این هر سه را مفهومی دیگرست که همان ایمان باشد. و او همچنان که گفته آمد، هنرمندی است که زیبایی را در همه مفاهیمش می‌ستاید. حماسه بزرگ او، جدال میان زندگی و مرگ است. قهرمانان شریف او در عرصه‌های گوناگون خود، در جلوه اشرافیتی باشکوه، خود، تمثیل زندگی و زیبایی هستند و آزادی‌ای که انسان، جدا از او نمی‌تواند مصداق شریف و گرامی انسان را داشته باشد. از این روی در حماسه جدال رستم با اسفندیار است که رستم، پهلوانِ محبوب فردوسی، در این سرگذشت، مدافع آیین مقدس آزادی است و اسفندیار، شاهزاده مغرور و جوانی است که می‌خواهد به این حریم تجاوز کند و به پاسخ این جوان فریفته جوانی و رویین‌تنی، می‌خواهد وی را، که آگاهی به این حقیقت ندارد، بیدار و آگاه سازد.

در مبحث اختلاف 2 فرهنگ و 2 آیین (میترایی و مزدیسنایی)، رستم تهمتن، نماینده آیین میترایی و اسفندیار، به آیین مزدایی ایمان دارد و جدال این دو، بیان استعماری برخورد این دو فرهنگ است که در جای خود به شرح نگاشته خواهد آمد. لاجرم دو فضای متناقض در شاهنامه فردوسی روشن خواهد شد و هم بیان این معنی که ریشه عرفان ایران در تمثیل‌ها در طریقت‌های متفاوت نیز یافت می‌شود.

فردوسی در سرودن شاهنامه و یا بیان روشن‌تر، بازگفتن آن از پهلوی به پارسی دری، همچون یک ترجمان شریف با نگهداشت امانت، در منظومه والای خویش چنین می‌گوید: سخن هرچه گویم، همه گفته‌اند/ بَر باع دانش همه رفته‌اند.

 

برچسب ها: کتاب

ارسال نظر